نگاهی به فیلم «آن زن گفت»
تکرار پروژه نخنمای «من هم»
فاطمه قاسمآبادی
جنبش «من هم» تقریبا شش سال پیش و در سال 2017، با دادگاهی شدن تهیهکننده افسانهایهالیوود «هاروی واینستین» شروع شد و طی مدت کوتاهی، موجش به دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی رسید....
یکی از اهداف این جنبشهالیوودی در ابتدا، احقاق حق قربانیان تعرضات و تجاوزات جنسی معرفی شد ولی در انتها به غیر از تعداد خاصی از شاکیان که جزو سلبریتیهای معروف بودند، بقیه قربانیان سرخورده و بیآبرو شدند و به حاشیه رفتند و هیچ عدالتی هم به نفعشان اجرا نشد.
شاید بتوان تنها دستاورد این جنبش را اعلام رسمی تندادن به تعرضات بالادستیها، در مشاغل مختلف دانست که به زنان و مردان اعلام میکرد، برای بالا رفتن از پلههای ترقی و در کمترین موارد، برای نگهداشتن شغلشان، باید سختیهایی از این قبیل را تحمل کنند و این یک اتفاق کاملاً عادی است که در هر شغلی مخصوصاً در صنعت سینما متداول است.
فیلم «آن زن گفت» به کارگردانی «ماریا شرادر» محصول سال 2022 آمریکاست و ماجرای دو خبرنگار زن به نامهای «جودی کانتور» و «مگان توهی» است که بهخاطر مقاله جنجالیشان در مورد رسواییهای جنسی در صنعت هالیوود، باعث بهوجود آمدن جنبش من هم، شدند.
داستان آغازِ من هم
ماجرای فیلم «آن زن گفت»، در مورد دو خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز به نامهای جودی کانتور و مگان توهی است که بهخاطر انتشار گزارشی در مورد سوءاستفاده جنسی هاروی واینستین، تهیهکننده معروف هالیوودی از زنان این صنعت، توجه مردم و رسانهها را به این موضوع جلب کردند.
این گزارش را میتوان سرآغاز جنبش «من هم» دانست که از دهها سال تعرض جنسی در سینما پرده برداشت.
در ابتدای داستان، این دو خبرنگار، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به سراغ «دونالد ترامپ» میروند و سعی میکنند پای او را بهخاطر تعرضاتش به ماجرا باز کنند ولی موفق نمیشوند مدارک دندانگیری به دست بیاورند و ترامپ هم چند ماه بعد رئیسجمهور میشود.
پس از این ماجرا، این دو خبرنگار به سراغ هاروی واینستین میروند و با پیگیریهای بسیار زیاد و همکاری تعداد خاصی از مسئولین این صنعت، موفق میشوند نام او را با شکایتهای متعدد به میان بیاورند. این اتفاق شروع موجی بود که تا چند سال بعد ادامه داشت و برای خبرنگاران این مقاله هم، جایزه «پولیتزر» را به ارمغان آورد.
اول اسکار بعد رابطه!
شاید بتوان گفت اولین شهادت با آوردن اسم واینستین را «اشلی جاد» بازیگر و ستاره زن معروف دهه 90 به میان آورد و در ادامه از سوءاستفاده واینستین با صراحت صحبت کرد.
این ستاره در فیلم آن زن گفت، با حضور در نقش خودش در جایی عنوان میکند که وقتی به اتاق واینستین در هتلی میرود و واینستین از او درخواست نابجا میکند، او در جوابش میگوید:
«هاروی، وقتی توی یه فیلم از شرکت میرامکس، اسکار برنده شدم چنین درخواستی را انجام میدهم!»
واقعیت اینجاست کههالیوود بهعنوان یک صنعت پولساز به شدت تحت نظر تهیهکنندگان و صاحبان کمپانیهای بزرگش است. در جایی خود واینستین عنوان کرده بود که میتواند دامن بخش قابل توجهی از اعضای آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا را بگیرد و جایزههای بزرگ را به کسانی که اراده میکند، بدهد!
«جنیفر لارنس» بازیگر جوانی که تاکنون چهاربار به خاطر فیلمهای مختلف، نامزد اسکار شده و در سال 2012 هم به خاطر فیلم «کتاب بارقه امید» توانسته این جایزه را به خودش اختصاص دهد، طبق ادعای هاروی واینستین، به خاطر رابطه با او این جایزه را گرفته... واینستین در این مورد گفته بود:
« با جنیفر لارنس رابطه غیراخلاقی داشتم و همین ارتباط بوده که منجر به گرفتن اسکار توسط خانم بازیگر شده است.....»
از طرف دیگر سالها قبل، «گوئینت پالترو» دیگر ستاره سابق هالیوود که ادعا کرده توسط واینستین مورد تجاوز قرار گرفته است، بعد از چند سال از این اتفاق، در فیلمی به تهیهکنندگی واینستین به نام «شکسپیر عاشق» بازی کرده و کاملا تصادفی جایزه اسکار را از آن خودش کرده است! این اتفاق برای دیگر مدعی آزار از طرف واینستین یعنی «آنجلینا جولی» هم افتاده است!
به خاطر تمام این توضیحات، کاملاً منطقی است که اشلی جاد بهمحض درخواست غیر اخلاقی هاروی واینستین، اول به فکر اسکار باشد چرا که از قدرت این تهیهکننده در اعمال نظرش بر اعضا و داوران آکادمی آگاهی کامل داشته است و به معاملات این صنعت وارد بوده است.
قربانیان خاص
در فیلم «آن زن گفت»، تنها آن بخش از قربانیان نشان داده میشوند که با سکوت، تن به خواسته این تهیهکننده بیمار دادهاند و دلیل سکوت هم از دست ندادن موقعیت شغلی بوده است و صد البته که قربانیانی که برای حفظ شرافتشان حاضر به رابطه با واینستین نشدهاند و کار خود را از دست دادهاند را اصلا وارد ماجرا نکردهاند.
واقعیت اینجاست که از نظر این خبرنگاران، تنها زنانی که برای حفظ کارشان تن به چنین ذلتی دادهاند، قربانی هستند و حالا با شکایت از واینستین و دامن زدن به مقاله آنها، باید تبدیل به قهرمانان ملی شوند!
در فیلم آن زن گفت، حفظ شغل در جامعه غربی چنان مهم تلقی میشود که در مقابلش تندادن به هر ذلتی توجیه دارد و قابل قبول به نظر نشان داده میشود.
در تمام مواردِ مورد بررسی فیلم از شاکیان، همه زنان با اکراه در مقابل خواسته واینستین تسلیم میشوند و شغل خود را حفظ میکنند ولی بعدش حس بدی داشتهاند و ستارههای مورد تعرض واقع شده هم دقیقاً بعد از معروف شدن و گذشتن از سن جوانی و زیبایی خیرهکنندهشان یادشان میافتد که برای طی کردن پلههای پیشرفت در حقشان ظلم شده است!
بازنده شکار میشود
در ابتدای فیلم «آن زن گفت»، مخاطبین میبینند که گیرانداختن متجاوزین در بین سلبریتیها مانند یک پروژه در دست این دو خبرنگار است و آنها در ابتدا سعی در به دامانداختن دونالد ترامپ دارند ولی وقتی موفق نمیشوند و ترامپ هم رئیسجمهور میشود میروند سراغ گزینهای مانند واینستین.
واینستین در سابقه سیاسیاش از جمله حامیان و کمککنندگان قدیمی حزب دموکرات و کمپینهای ریاست جمهوری باراک اوباما، هیلاری کلینتون و جان کری بوده است. او از کمپین ریاست جمهوری ۲۰۰۸ کلینتون حمایت کرد و در خانهاش در وستپورت کنکتیکت، برای رئیسجمهور اوباما در سال ۲۰۱۲ مراسم جمعآوری کمک مالی برگزار کرد. بعد از پیروزی حزب جمهوریخواه در انتخابات سال 2016، واینستین به عنوان گزینه طرف بازنده یا چهره شناخته شده دموکراتها، برای این رسوایی ملی انتخاب شد.
جالب است که سازنده فیلم اصرار دارد این حمله به افراد با نفوذ و قدرتمند را تنها یک اتفاق معمولی که از طرف دو خبرنگار زن هدایت میشده، معرفی کند و با این کار به شعور مخاطبینش توهین میکند، چرا که همه میدانند صنعت و رسانهای که سالها از افراد قدرتمندش در مقابل قانون و عدالت محافظت کرده است، باید بنا به دلایلی از پشت این افراد کنار کشیده باشد و سیاستی در ابعادی بزرگتر از این افراد، باعث این اتفاق شده باشد، نه صرف یک مقاله از طرف دو خبرنگار نام ناآشنا.
اجرای عدالتی که بر باد رفت
در حقیقت، بعد از جنجالهای رسانهای جنبش من هم، که تنها باعث دوباره مورد توجه قرار گرفتن ستارههای سابق هالیوود بود، در مورد قربانیان دیگر، سودی در بر نداشت.
تعداد زیادی شکایت در این میان صورت گرفت که همگی بعد از چندین سال کشمکش، بیثمر ماند.
نتیجه اینکه تمام کسانی که علیه آنها شکایت شد مانند «مورگان فریمن»، «داستین هافمن» و... و البته دادگاههای جنجالی تجاوز «کوین اسپیسی» به پسربچههای نوجوان هم در انتها، به خاطر کمبود مدارک یا صرفنظر شاکیان پرونده (بهخاطر گرفتن پول گزاف) با رای به بیگناهی اسپیسی، بعد از چند سال بسته شد.
این دادگاه و دادگاهکشیها که بیشتر شبیه یک تسویه حساب مافیایی، درون صنعت هالیوود بود، در نهایت با تبرئه اکثر متهمین به پایان رسید و قربانیان هم بدون هیچ حاشیهسازی جدید، به سر جای خود برگشتند....
در این میان هیچ خبری هم از گذاشتن قوانینی برای جلوگیری از این اتفاقات در آینده نشد و در یک کلام، انگار که این همه هیاهو برای هیچ اتفاق افتاد و هیچ چیز به نفع و یا در جهت کمک به تازهواردان ضعیف، به صنعت هالیوود اتفاق نیفتاد.
شاید به خاطر تمام این اتفاقات بود که فیلم «آن زن گفت»، با شکست بزرگی در گیشه مواجه شد و حتی نتوانست یک سوم بودجه ساختش بفروشد و منتقدین هم این فیلم را نپسندیدند و ماجرای دو خبرنگار نیویورک تایمز، که به جنگ با فساد چندین ساله درهالیوود رفتند، به قدری مضحک بود که هیچ مخاطبی آن را نخرید.